
خانه فرهنگ افغانستان در هامبورگ، برای خواننده ی ترانه های معروف ” وطن عشق تو افتخارم ” و ” اوا که شر شر می کند، مش ها که بر بر می کنند، دل یاد دلبر می کند…” در شب نهم فبروری بزرگداشت برگزار کرد.
عبدالوهاب “مددی ” یکی از مشهورترین خوانندههای چند دهه اخیر است. شاید بتوان گفت که مددی تاریخ زنده شصت سال موسیقی افغانستان میباشد که در دوره های مختلف شاهد افت و خیزهای هنر در آن جغرافیا بوده است.
او محلی خوانی آشنا برای مردم افغانستان است که همواره رابطهاش را با مخاطبش حفظ کرده و با تولید ترانههای محلی از محبوبیت خاصی در بین همهی اقشار جامعه برخوردار است.
مددی از معدود کسانیست که سالها در اداره رادیو و تلویزیون و اداره موسیقی افغانستان مسوولیت های مهمی را عهدهدار بوده است و آهنگهای ملی ماندگاری را خلق کرده است.
در این برنامه که با اشتراک پر شور فرهیختهگان و فرهنگیان هامبورگ و برخی شهرهای آلمان بود، آقای نصیر مهرین نویسنده و تاریخ نگار هموطنمان درنگی بر دو اثر استاد عبدالوهاب مددی داشت و سپس عشق و شیفتگی در ترانه های عبدالوهاب مددی را آقای نذیر رها نویسنده و فعال مدنی به بررسی گرفت!

در این برنامه، هنرجوی نوجوان ماری سحر بریالی یکی از ترانه های استاد مددی را که قبلن توسط بانو ” چو ” موزیسینی از کشور کوریا به نُت تبدیل کرده بود را توسط پیانو نواخت که در پایان برای اولین بار نُت برخی از ترانه های آقای مددی به ایشان اهدا شد.
مریم هاتف در این برنامه چکامه سرود و تهمینه مددی، دختر آقای مددی از رابطه دختر- پدری و همچنین عشق به پدر صحبت کرد.
صبور زمانی مسوول خانه فرهنگ افغانستان در برلین نیز از تقدیر زندهها بجای از دست رفتههای مان به عنوان امری نکو یاد کرد.
در بخشی از این برنامه حمید آریارمن به گفت و گو با آقای مددی پرداخت که در پاسخ به پرسشی آقای مددی چنین گفت: عملکرد حکومتهای پسین در قابل پاسداری از هنر، فرهنگ و تمدن ضعیف بوده است. ایشان همچنین در پاسخ به برخی از پرسشها از سختیهای راه دشوار هنر، افتادنها، بلند شدنها، عشق به ماهرخ «همسرش»، سفرها، ترانهها، غربت، دوران کهنسالی نیز سخن گفت.
گاهی عشق و شیفتگی از تیغهی بام یک خانه نیمه مخروبه کاهگلی و یک کوچه باریک منتهی به یک باغ انار و انگور در یک روستای سراسر مهر و آرام و دورافتاده سر می جنباند و کوچه به کوچه و دهکده به دهکده شهر به شهر شهره عالم میشود!
هرات باستانی و غور کهن که آنزمان شهری به پهنای هری زمین همیشه پایدار بودند، داستانی به بزرگی یک عشق در خود پرورانیده اند، عشقی که از کوچه های باریک و دل انگیز روستایی در غور سر بلند کند و سرانجام سر به محافل ادبی و عاشقانه رساند و تا به امروز نٌقل مجالس ترانه و هنر و ادب باشد.
بدون بد گمانی داستان عاشقانه سیه مو و جلالی را کمتر کسی است که نداند و نشنیده و با ترانه هایی که برای این دو دلداده سروده شده آشنایی نداشته باشد.
این عشق زمانی جاودانه شد که مردی دلباخته و عاشق پیشه از هرات همیشه عاشق پرور قد بلند کرد و یکی از عاشقانه ترین ترانه های موسیقی کشورمان را با صدای بلند و سوزناکش به بایگانی هنر و موسیقی سرزمین مان افزود! او کسی است که با افتخار می توان از او به عنوان تاریخ زنده موسیقی و علم موسیقی و ترانه های جاودانه باشیم.
در بخش دوم این برنامه نماهنگی با آهنگ سیه مو و جلالی با بازی محمد چهرازی و رها روشن دل اجرا شد. و در ادامه ناصر چکاوک و خانم سمیه، با همراهی مجتبی پازنده « کاخُننواز » به اجرای آهنگهای محلی پرداختند.
منوچهر جعفری نیز در این برنامه به نواختن تار پرداخت که با استقبال
حاضرین روبرو شد.
تقدیر از عبدالوهاب مددی به پاس چند دهه کار از سوی خانه فرهنگ افغانستان در هامبورگ پایان بخش این شب بود.
از عبدالوهاب ” مددی ” دو کتاب تحت عناوین تاریخ موسیقی و خاطرات من منتشر شده است و وی اکنون در شهر هامبورگ زندگی می کند، وی سالهاست که دور از شهر و دیارش است و کهن سالی را با دشواری های صحی سر میکند.






مسائل دینی در فهرست گنجانیده نشده