دنیای موسیقی و هنر آواز، فراتر از تصور خیلی هاست، موسیقی زبانیست جهانی که الزامی برای دانستن معانی واژگانی آن وجود ندارد! اگر گاهی یک ترانه هندی، انگلیسی و اسپانیایی و . . . را می شنویم، آنچه سبب ایجاد آرامش در ما می شود، نمی تواند حتمن معانی متن ترانه باشد، زیرا موسیقی و ریتمی که در آن نهفته است ما را در خود فرو می برد، گاهی به اندیشیدن وا می دارد و گاهی گونه هایمان را خیس اشک می کند.
در میان بی کرانه موسیقی و آواز و ترانه، انسان خردمند امروز در جستجوی هدفی است که در پی آن همه ی آواهای خوش کننده و ناخوش کننده پنهان هستند! اینجاست که موسیقی در هر زمینه ای حرفی برای گفتن دارد.
در دو دهه اخیر موسیقی و هنر آوازخوانی در افغانستان رشدی به شدت چشم گیر داشته، که طبیعی است نمی توانیم با قاطعیت آن را خوب و یا بد بدانیم، زیرا هنرجویان زیادی با شیفتگی به هنر، وارد این دنیای پیچیده و جذاب شده اند، گروهی برای دیده شدن فقط داد کشیدند و گروهی هم با دید تجاری، نواختن سازی را آموختند، که البته با توجه به خواسته مخاطبان هر کدام در جایگاه شان طرفدارانی را به خود وابسته کرده اند.
با این حال ما در ماهنامه “ماه نو” همواره کوشیده ایم، تفاوت ها را جستجو کنیم و به میزبانی بهترین ها برویم، میزبانی و گفتگو با آنانی که شیفته هنر، عاشق کارشان و یا در جستجویی هدفی بزرگ هستند.
در این شماره “ماه نو” گفتگوی ویژه ای با بانو مژگان عظیمی داریم، هنرمندی که نیامده به دنیای موسیقی و هنر مرزها را شکست و حتی بیرون از جغرافیای افغانستان و در کشورهای فارسی زبان به ویژه ایران جایگاه قابل ارج و بزرگی برایش پیدا کرد!
او کوشیده به دشواری هایی اشاره کند که برخواسته از سنت های مانداکی زیستگاه جنگ و سنت زده ی ماست! دغدغه موسیقیایی اش، هدفمند و تا کنون دور از گیشه است!
ماه نو: ما مژگان عظیمی را به یک باره با آهنگی شناختیم که میلیون ها بیننده فارسی زبان را وادار به تحسین و واکنش کرد، خواننده آهنگ پرآوازه “آیه” و . . . کیست؟ در کجا متولد شده و چه تحصیلاتی دارد؟
اگر چه معتقدم زمان و مکان بزرگترین دروغی است که به بشر گفته شده تا او را محدود و از آمالش دور سازد، اما ناگزیر باید پرسش ها را پاسخگو بود، از پدر و مادری افغانستانی و متولد ایران هستم و لیسانس در رشته ی مهندسی شیمی دارم !
ماه نو: اولین بار چه شد که وارد دنیای هنر و موسیقی شده اید؟ و این روند تا چه زمانی به عنوان هدف اصلی در زندگی تان خواهد بود؟
هنر اساس خلقت است و هر انسانی هنرمند به دنیا می آید، اما اینکه بعد از دوره رشد خویش تا چه اندازه بتواند این توانایی بالقوه را به بالفعل تبدیل کند و سهمی در انتشار هنر داشته باشد، بستگی به علاقه و درک او از این پدیده دارد، موسیقی آکادمیک و سولفژ را در ایران گذراندم و پس از پناهندگی به اروپا شروع به فعالیت حرفه ای در این زمینه کردم، تا زمانیکه نفس می کشم؛ این روند ادامه خواهد داشت!
ماه نو: از آهنگ “آیه” برایمان بگویید، آهنگی که با استقبال زیادی از سوی شهروندان افغانستان و ایران مواجه شد و بحث های زیادی در مورد شعر آن به وجود آمد! آیا شما آگاهانه ترانه ای از زنده یاد فروغ فرخزاد را انتخاب کرده بودید؟ یا اینکه آهنگ سازتان این اطمینان را داده اند که شعر این آهنگ از زنده یاد فرخزاد است؟!
زمانی که من این شعر را انتخاب کردم با توجه به منابعی که وجود داشت، این شعر از آثار به ثبت نرسیده و منسوب به زنده یاد فروغ فرخزاد بود. آقای فرشید آهنگساز این ترانه نیز این اطمینان را داشتند و هنوز هم بر این باور هستند. از سوی دیگر چون شعر کوتاه بود؛ ما ابیاتی را به آن افزودیم. ولی پس از نشر اثر “آیه” شخص دیگری مدعی شد که شعر مربوط به ایشان میباشد و یک سال قبل در کتاب شان چاپ شده است. من هم به حکم اخلاق و ارج گزاری به نویسنده این موضوع را پذیرفتم و رسما این موضوع را اعلام کردم. ولی پس از مدت کوتاهی دوستان اهل قلم، ادعای ایشان را رد کردند. چون اسنادی وجود داشت که زمان چاپ این شعر با مدت زمان طولانی که پیشینه ی این شعر بود، همخوانی نداشت.
پس از این اتفاق، بزرگواری که مدعی بودند شعر از ایشان است، درخواست مبلغ بسیار بالایی را از من داشتند، ولی من توان تأمین آن را نداشتم. در نهایت تصمیم بر این شد که ایشان ادعایشان را به صورت قانونی ثابت کنند. از آن پس با توجه به این که اقدامات قانونی در مورد این مسئله صورت گرفته، ولی تا کنون وکیل شان نتوانستند، ثابت بسازند که شعر آهنگ “آیه” از این آقا است.
ماه نو: آیا باز هم اعتراض به مسائل مذهبی و پرداختن به حقوق زن و نقش زنان سوژه اصلی کارهای هنری شما خواهد بود؟
بنده به مذهب اعتراضی نکردم؛ اعتراض من به کژ فهمی های مذهبی بوده که به اشتباه رنگ تابو و مقدسات را گرفته و سعی بر حفظ جهل و خرافه در جامعه میکند و مخاطبم حاکمان تمامیت خواهی هستند، که بر اساس همین جهل و ترس مردم بر مسند قدرت می نشینند، در مبحث حقوق زن باید بگویم تا زمانیکه در وطنم زن به مثابه ی بشر درجه دو تلقی شود، اعتراضم به این مقوله ادامه خواهد داشت!
ماه نو: شما اصالتن از هرات، یک شهر نسبتا مذهبی شده وارد عرصه موسیقی می شوید، نقش خانواده و اعتراض های موجود در این زمینه چگونه بود؟ (شوخی) برادران و پسرعموهای شما چقدر به قول همشهری ها غیرتی شده بودند؟
در این قسمت دست طبیعت یارم بوده و خانواده و بعضی اقوام با من تا حدودی هم فکر بوده اند؛ از همان کودکی از پدرم یاد گرفتم که اجحاف و هر مطلبی را که با دانش و منطقم سازگار نیست، نپذیرم!
ماه نو: ساز هم می زنید؟
پیانو میزنم اما هنوز راهی طولانی برای خوب نواختن پیش رو دارم!
ماه نو: از اساتید موسیقی تان بگویید؟! و اینکه چه کسانی حامی شما بوده اند در این عرصه؟
گیتار را نزد استاد “منصور رسا” که در سبک کلاسیک بهترین بودند، در ایران آغاز کردم و مدتی هم نزد بانو “آوا برق” یکی از اساتید آموزش ردیف آوازی موسیقی اصیل پارسی دوره ی آواز گذراندم و هم اکنون در حال فراگرفتن پیانو نزد یک استاد سوییسی هستم.
ماه نو: بزرگترین درس یا تجربه ای که از این فرآیند گرفته اید و هنوز هم از آن بهره می برید، چه هست؟
اینکه هرگز نمی توان به طور همزمان همه را راضی نگه داشت. وقتی یک تریبون در اختیارت قرار میگیرد؛ در بهترین حالت شاید موفق شوی طیف عظیمی از جامعه را متأثر و یا خشنود نگه داری که به این موضوع هم نباید دل بست. در واقع هر چقدر صعود بلندتری داشته باشی، سقوط آزادت سنگین تر خواهد بود!
ماه نو: وضعیت موسیقی کشور به ویژه موسیقی و هنر بانوان افغانستان را چگونه ارزیابی می کنید؟
موسیقی افغانستان نقطه ی عطف زیبایی های تنوع قومی و زبانی در این کشور است، اما ارزیابی آن کار من نیست از آنجایی که این نکته را پذیرفته ام که هنر متعهد هنری است که انسان را از قیود بندهای مختلف رهایی ببخشد، باورها و عقاید آزاد خویش را پیش می برم!
ماه نو: آیا از دید شما رشد روز افزون بانوان در عرصه موسیقی تاثیری در بهبود وضعیت کنونی دارد و برای نقش زنان در آزادی های فردی موثر است؟! اصلا از چنین وضعیتی باید خوشحال بود؟! یا از این رشد نسبتن بی رویه باید نگران شد؟
یقینا تاثیرات مثبتی خواهد داشت با ورود هر بانویی به موسیقی افغانستان، ذوق تمام وجودم را فرا میگیرد! به امید اینکه صدا و تفکری جدید وارد این عرصه شده گاهی خوشنود و گاهی نا امید می شوم، چون به شخصه معتقدم که یک اثر هنری چند دقیقه ای اما پر بار میتواند در جهت رشد فرهنگی معجزه کند، هنر یک بازی گذرای ساده و شخصی نیست؛ بلکه وسیله ای تأثیر گذار بر سرنوشت فرهنگی جامعه ی ماست. از این رو آرزویم اینست که بانوان هنرمند دقت بیشتری در انتخاب موضوع و تصویر به خرج دهند تا با این امر جایگاه بانوان را در فرهنگ و موسیقی افغانستان جاودانه سازند.
ماه نو: از دید شما پیشرفت موسیقی در سطح کشور چگونه بوده و یا این که راهکار شما برای تقویت بهتر این امر در چیست؟
علیرغم بالا رفتن تعداد هنرمندان موسیقی و با داشتن این همه تنوع صدا و چهره و با داشتن تعداد بالای جوانان علاقمند و پر انرژی در طی دهه ی اخیر، تنوع تفکر جدید و توانایی خلق ایده ها و آثار متفاوت را کم داشتیم. در واقع بیشتر شاهد رشد کمی بوده ایم تا کیفی، چون نهادهایی که متوالی این مقوله بوده اند منفعلانه با این مسائل برخورد کرده اند و این برخوردهای انفعالی باعث به حاشیه راندن اصل هنر که بر پایه ی بیان غیر مستقیم حقایق استوار می باشد، شده است و همگی از مقوله ی فرهنگ سازی به کمک موسیقی غافل شده ایم.
ماه نو: حالا که بحث از رشد و افزایش آواز خوانان مطرح شد، به این موضوع اشاره کنید چه تضمینی وجود دارد، مژگان عظیمی پس از پخش چند ترانه به قول خودش هدفمند و جدی، وارد موسیقی گیشه نشود؟
اگر مژگان عظیمی مخالف شادی و موسیقی شاد و مدرن باشد، پیرو افکار طالبانی بوده است. در حالیکه بنده معتقدم شادی، خود نوعی اعتراض به افکار واپسگرا و طالبانی است. من منتظر فرصتی هستم و امیدوارم که فضایی پیش بیاید که من هم از هنر به معنای واقعی لذت ببرم و از شادی بخوانم.
ماه نو: فکر نمی کنید با توجه به شرایط پیش آمده که درصد زیادی از آوازخوانان زن به سبک اعتراضی رو آورده اند، مدتی بعد این سبک موسیقی را هم باید به موسیقی گیشه و مارکت اضافه کنیم؟ چرا که در هر دو مورد چه موسیقی گیشه و چه ترانه های هدفمند و اعتراضی توجه به جلوه دادن اندام های زنانه و بیشتر دیده شدن از سوی آواز خوانان دیده می شود!
آرزوی من اینست که چنین اتفاقی بیفتد، برای من مهم رسیدن به این هدف زیباست! که قسمتی از هنر موسیقی به هر نیتی (حتی مارکتینگ) صرف باز سازی فرهنگی و اجتماعی شود. حالا عده ای هم پیدا شوند که با هدف مطرح شدن ژانر اعتراضی را انتخاب کنند. نتیجه اگر مثبت و در خدمت و درجهت رشد فرهنگ مان باشد، یعنی این که ما و تفکرمان برنده شده است، مهم نتیجه است! فرقی نمی کند از چه راهی و به چه نیتی باشد!
ماه نو: تلخ ترین و شیرین ترین خاطره هنری شما چه هست؟
هر بار که یک اثر هنری به فاینال میرسد برایم شیرین است و انگار فرزندی نیک به دنیا می آورم و حس بی بدیل مادری را تجربه می کنم و تلخ ترین تجربه ام زمانی بود که جلوی نشر موزیک ویدیویی حاکمان به طرز مشکوکی در یوتیوب از طریق اشخاص مجهول النام گرفته شد!
ماه نو: از کارهای جدید و کنسرت های جدیدتان چه خبر؟ اصلا برنامه ای برای برگزاری کنسرت دارید؟
در حال حاضر بیشتر انرژی و وقتم معطوف تولید میباشد و در ماه نوامبر دوهزارو نوزده اجرایی در شهر کلن به همراه یک مجموعه فرهنگی با کانسپتی بانام Female Voices of MeadleEast خواهم داشت.
و در پایان پیام شما برای خواننده گان ماه نو؟
فقط مطالعه است که نابسامانی های فرهنگی مان را نجات خواهد داد، از هر فرصتی برای مطالعه استفاده کنیم!