برجستگی های تنش برای هر مردی تحریک آمیز است. تا کنون هر چه از او عکس دیدم، لباسهایش گویی با وسواس عجیبی برای به نمایش گذاشتن اندام های جنسی اش انتخاب شده. حین اجرا غالباٌ با پستانها نیم برهنه و لباسهای بسیار سکسی به صحنه ظاهر میشود. کلیپهای که تاکنون از او نشر شده، به روشنی تمرکز بر جلب توجه به تنانگی زن دارد. او خواننده ی با جذابیت خاصی است که با نوع خاصی از پوشش غربی، در بازار هنر جهان حضور دارد. نیکی میناژ خواننده ی آمریکایی است که از رپرهای پرآوازه ی جهان شناخته میشود. او با این اوصاف به سرزمین وحی میآید. سرزمین وحی جای ست که خدا با آخرین پیامبرش در آنجا سخن گفته و مسلمانان جهان هر سال برای اجرای مراسم دینی شان از هر گوشه ی دنیا به سرزمین وحی میآیند تا با دین شان تجدید عهد کنند. نیکی میناژ اما با ۱۴۰۰ سال تاخیر از زمان آخرین پیامبر به سرزمین وحی تا با پیچ و تاب ها و برجستگی های بدنش و رقص هوس انگیزش، پیام آور گونه ی خاصی از درک آزادی های انسان در قرن بیست و یکم باشد. نیکی میناژ قرار است به انسان عربستانی چه بگوید؟ این پیام آوری که از دنیایی به کلی دور از روح و روان و درک انسان خاور میانه حرف میزند، بنیاد رابطه اش را با انسان عربستانی چگونه میسازد؟ مخاطبانش کیها هستند؟
جوامع اسلامی حتی در واپسین نفسهای انقیاد دینی در جوامع دیگر، نیز بر مبنای روایت دینی به زندگی و پیرامون شان نگاه میکنند. همین باعث شده است تا حتی یک نظام سیاسی دموکراتیک در سرزمین های اسلامی شکل نگیرد. نظامهای نیم دموکراتیک چند تای هست، اما نظامی که بر اساس موازین کنونی جهان و درک مدرن از جریان یافتن قدرت مردمی در شاهرگ های حکومت است، در جهان اسلام دیده نمیشود. جهان اسلام با نوعی عقب گرایی در حوزه ی فرهنگ سیاسی و اجتماعی، دست به گریبان است. محدودیت ها در زمینه ی آزادی بیان و نوع پوشش ظاهر سخت این جوامع در رابطه گرفتن با دنیایی مدرن را نشان میدهد. تا کنون نیز بسیاری از کشورهای اسلامی تحت تسلط نظامهای مطلقه و استبدادی قرار دارند. محتوای ارزشهای اجتماعی و فرهنگی در جوامع اسلامی تا حد زیادی ریشه ی دینی دارد و این جوامع حامل انبوهی از تابوها هستند که بحث در محور آن به کلی ممنوع است و هر کسی که بخواهد از خطوط سرخ تابو ها بگذرد به سختی و قصاوت مورد تنبیه قرار میگیرد. دنیایی اسلام در واقع از جهات زیادی فاصله ی ارزشها و قواعد اجتماعی اش را با جهان مدرن حفظ کرده است. اگر از بحث مسلمانهای که به غرب مهاجر شده و یک یا دو نسل زیسته اند، بگذریم اقلن این فاصله در درون جوامع اسلامی بسیار تیره است. وقتی به سرزمین های که جایگاه دینی و مذهبی خاصی در درون جوامع اسلامی دارند، نگاه میکنیم، فاصله ی فرهنگی و ارزشی شان را با جهان مدرن بسیار بیشتر می یابیم. این نقاط خاص با سرسختی بیشتری در برابر ارزشهای جهان مدرن مقاومت کرده اند.
سرزمین وحی سرزمینی با قداستی خاص برای مسلمانان جهان است. اطلاعاتی که در دست داریم نظام میدهد که جامعه ی عربستان با نوعی سنت گرایی و سنت باوری مفرط درجهان کنونی ظاهر شده و درهای این جامعه به روی تحولات اجتماعی و فرهنگی با نوعی نگاه درون دینی، بسته مانده است. ساختارهای اجتماعی در جامعه ی عربستان دچار ایستایی بوده و در صد سال گذشته که بشر با طلیعه ی ارزشها و ساختارهای مدرن انس و الفت بیشتری یافته است، جامعه ی عربستان، با قدرت در برابر تحولات مقاومت کرده و درنهایت تبدیل به مرکزی برای حمایت از افراط گرایی دینی در دیگر جوامع اسلامی شد.
شاید از عمده دلایلی که سردمداران عربستان سعودی توانستند خط فاصل خود با جهان امروز در زمینه ی آزادیهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حفظ کنند، مرکزیت اعتقادی این سرزمین برای بیش از یک ملیارد انسان روی زمین است. برای مسلمانها سرزمین وحی و مشخصاٌ مکه، ارزشمندترین قطعه ی جغرافیایی زمین است چرا که خانه ی خدا در مکه است.
تحول در مبانی اسلامی در تمام زمینه ها نوعی بدعت پنداشته میشود و هر کسی که بانی این بدعت باشد، از جانب منابع دینی مورد توبیخ قرار میگیرد.
دو سال اخیر اما برای عربستان سالهای حساسی بوده است. محمد ابن سلمان ولیعهد عربستان برای تابو شکنی و نوآوری های جدید در جامعه ی عربستان خیز برداشته و کارهای به ظاهر مهمی هم در سطح اجتماعی انجام داده است. اما چند مورد اخیر بسیار بحث برانگیز است. مدتی پیش ماریا کری خواننده ی زن امریکایی به عربستان دعوت شد تا برای مردم آن جامعه بخواند و برقصد. بعد از آن دیسکوی حلال آغاز به کار کرد. این روزها هم بحث از کنسرت نیکی میناژ در میان است. مشاهده ی چنین رفتارهای در جامعه ی بسیار سنتی و به شدت دینی عربستان این پرسش را مطرح میکند که آیا واقعاٌ جهان اسلام در آستانه ی یک تحول قرار دارد، یا تنها رشته ی از رفتارهای مدرن با پشتیبانی قدرت دولتی در عربستان مطرح و در محدودی خاصی باقی خواهد ماند؟
خاندان آل سعود بدون شک تسلط بسیار جدی بر جامعه ی عربستان دارند. تمام منابع تاثیرگذار اجتماعی و سیاسی در کنترل این خاندان قرار دارد و بیش از یک قرن است این خاندان خطوط اصلی زندگی اجتماعی و سیاسی مردم این سرزمین را ترسیم میکنند. اکنون یکی از دایره ی این خاندان سر برآورده و قدرت را در خدمت رده ی از ارزشهای مدرن قرار داده است. به علت تسلط بلا منازعه ی خاندان آل سعود بر جامعه تاکنون روایت روشنی از واکنش مردم عربستان در این زمینه وجود ندارد. مشخص نیست که چه طیف های در عربستان از این رفتارها و نوآوری ها حمایت میکنند و چه طیفهای مخالف آن هستند. حتی منابع دینی عربستان در این قبال سکوت اختیار کرده اند. قدر مسلم این است که اگر هر تحولی از این دست در عربستان رخ دهد و زمینه ی تعمیم و پذیرش مردمی بیابد، میتواند نقطه ی آغاز تغییر در جوامع اسلامی خصوصاٌ آن سرزمین های که به عربستان به چشم الگو نگاه میکنند، تلقی شود.
این در حالی است که گروه های افراطی زیادی در کشورهای اسلامی با تعریف دینی مردم را به دلیل عدول از چارچوب های ارزشی اسلامی میکشند. نگرش سخت دینی توسط این گروه ها در جوامع اسلامی پشتیبانی میشود و گفته میشود تعدادی از این گروه ها با روایت خاصی که عربستان از اسلام ارائه کرده است، از چنین نگرشی دفاع میکنند. از عمده ترین اتهام های دولت عربستان دفاع از گروه های افراطی دینی در سطح جوامع اسلامی است. آمدن ماریا کری و آغاز به کار دیسکوی حلال و حالا هم نوید آمدن نیکی میناژ، به طور حتم روایت افراطی عربستان را در پیشگاه گروه های افراطی که تحت تسلط و مدیریت این کشور در دیگر کشورهای اسلامی ایجاد شده اند، زیر سوال قرار میدهد. هرچند نمیتوان به سادگی سطح واکنش های گروه ها و جوامع اسلامی دیگر را در این زمینه خیلی دقیق اندازه گیری کرد، اما شکستن یخ این زمینه، نشان از بروز تحول دارد. حتی اگر شاهزاده ی عربستان بخواهد در همین سطح محدود فعالیت هایش را در این زمینه حفظ کرده و با دید اقتصادی برای عربستان از این منظر فرصت ایجاد کند، باز هم دگر اندیشهای که سالهاست در دیگر جوامع اسلامی متاثر از روایت دینی عربستان که با پول و امکانات پشتیبانی میشود، نتوانستند به درون ارزشهای اسلامی ارائه شده رخنه کنند، فرصت را غنیمت شمرده و از این امر به نفع اندیشه ای شان استفاده میکنند. کوتاه سخن اینکه جهان اسلام گویی در آستانه ی یک تحول قرار دارد. حتی اگر حکومت عربستان با هر ساز و کاری بخواهد برای همیشه این روند را در سطحی خاص مدیریت کند، امکانش نیست و بحث از کنترل شان بیرون خواهد آمد.
منابع دینی افغانستان اما در برابر این رفتارهای غیر دینی دولت عربستان سکوت اختیار کرده اند. شاید قسمتی از این سکوت به دلایل مالی برگردد، اما یقیناٌ که قسمت قابل توجهی از آن به سردرگمی علمای افغانستان در این قبال مربوط میشود. شدت فشار علما بر جامعه ی افغانستان در زمینه ی ارزشهای اسلامی و دشمنی شان با مظاهر تمدن جدید بسیار زیاد است. حتی در بسیاری از ولایات افغانستان برگزاری کنسرت موسیقی خوانندگان مرد ممکن نیست، چه برسد که خواننده های زن. با اینکه سطح پوشش هنرمندان با تعریف علمای دینی افغانستان از پوشش دینی تا حد زیادی مطابق است، اما با آنهم دشمنی با موسیقی سطح فعالیت هنرمندان افغانستان را محدود کرده و آنها را در تنگنا قرار داده است. از عمده بحث های منابع دینی افغانستان مسئله ی پوشش است. وقتی یک خواننده ی زن امریکایی با پوششی نیم عریان مجوز هنرنمایی و رقص در سرزمین وحی را می یابد، علمای افغانستان یا باید با قافله ی که جلودارش عربستان سعودی است و هدفش ختم دشمنی با رفتارهای و ارزشهای جهان نو است، همگام شوند یا باید به صورت علنی به تکفیر منابع دینی و حاکمان عربستان پرداخته و از این به بعد خود به استفتاء در این زمینه ها بپردازند و راه خود را در امور دینی مستقل از عربستان طی کنند.
حرف آخر اینکه تلطیف خشونت حاکم بر منابع دینی یکی از مسایل جدی در کاهش سطح خشونت در جوامع اسلامی است. ما ناگزیر به زیستن با جهان و ارزشهای انسانی حاکم بر جهان کنونی هستیم.