طالبان هر چیزی را که در مسیر منافع گروه خود نبینند، دشمن پنداشته و ممنوع میکنند. این خصوصیت گروههای تروریستیست. به ویژه وقتی بحث خبر رسانی در میان باشد، گروههای تروریستی به حکم فعالیتهای ضد انسانی شان از انعکاس رفتارهای شان در سطح افکار عمومی کشور و جهان میترسند، بناً طبیعیست که با هر گونه رسانهی مستقل مشکل جدی دارند. رسانهها عوامل افشاگر هستند. عواملی که حوادث و رفتارها را پیگیری میکنند و از آن طریق میکانیزمهای مقابله با وقایع و رفتارهای ضد انسانی را فعال میسازند. فلسفهی ممنوعیت رسانهها در افغانستان از جانب طالبان دقیقن به همین امر بر میگردد. از لحظه تسلط طالبان در افغانستان تا کنون دهها خبرنگار توسط این گروه کشته شده و به زندان انداخته شد و تمام رسانههای مستقل محکوم به فروپاشی در داخل افغانستان شدند. در کنار رسانههای که در بیرون از کشور مسایل افغانستان را پوشش میدادند، بخش قابل توجهی از رسانه های داخلی نیز به بیرون از کشور منتقل شده و از آنجا به فعالیت میپردازند. تبعید رسانههای افغانستان به بیرون از کشور ما را در برابر فضای متفاوتی از کار رسانهای قرار داده است. مهمترین تاثیر خروج رسانهها از کشور، بروز دشواری در تهیه خبر و انعکاس میدانی وقایع میباشد. امروز رسانههای مستقل برای دسترسی به وقایع و جزییات مسایل خبری، ناگزیر به استفاده از شیوه های متفاوتی شدند که در بسا موارد اتکا به ارتباطات شخصی و خطرات بسیار زیاد برای منابع داخلی همکار با رسانهها میباشد. این شیوه میتواند روی کیفیت خبر و انعکاس ماوقع به شدت تاثیر بگذارد. اعمال محدودیتهای بی حد و حصر از جانب طالبان علیه جریان اطلاعرسانی، باعث شده که بسیاری از رفتارها و حوادث بسیار خونبار از نظر رسانهها پنهان بماند و طالبان در سایهی کور کردن چشم رسانهها، به جنایاتشان ادامه دهند.
موارد بالا فقط یک سوی قضیه را میرساند. سوی دیگر قضیه این است که جامعهی جهانی به شکل بسیار اسفباری بی اعتنا از کنار حوادث داخلی افغانستان میگذرد. رسانههای خارجی و حتی بینالمللی تمایل کمتری برای پوشش اخبار و حوادث داخلی افغانستان نسبت به دیگر کشورها دارند. یعنی با به حاشیه رفتن افغانستان از متن توجه جهان، رسانههای خارجی نیز به تبعیت از منابع سیاسی و چگونگی نگاه سیاستمداران کشورها، موضوع افغانستان را یک بحث حاشیهی میدانند. چنین نگاهی باعث شده که حتی جنایات عظیم طالبان علیه مردم افغانستان در بسا موارد یا انعکاس نیابد و یا به شکل یک موضوع خبری ناچیز در حاشیههای اخبار مطرح شود. با یک مقایسهی کوچک میان سطح کشتار و وضعیت اوکراین با افغانستان، میتوان به خوبی متوجه شد که جامعهی افغانستان گویا دیگر جذابیتی برای دیگر مردمان جهان ندارد و به همین دلیل کشتارها و جنایات طالبان به نوعی توسط رسانههای جهان عادیسازی میشود و نشر خبر آن هم کمتر واکنش ایجاد میکند. به زبانی ساده تر؛ جامعهی ما نه تنها از جانب گروه طالبان زیر تیغ جنایت قرار دارد، بلکه جهان نیز جامعهی ما را تنها گذاشته است.
در چنین اوضاعی مهم است که رسانههای مربوط به جامعهی افغانستان و منابع مستقل رسانهی بیرون از کشور با تمام توان در کنار مردم خود بایستند و با هر ابزاری حوادث وحشتناک داخل افغانستان را به جهانیان برسانند. به عقیدهی من در این مرحله از تاریخ و فضای به شدت دردآور و وحشتناک حاکم بر مردم افغانستان، نقش رسانهها از ارزش بسیار بالای برخورد است. در واقع منابع رسانهی مربوط به افغانستان تنها منابعی میباشند که نه حق دارند و نه میتوانند از کنار جنایات جاری که طالبان انجام میدهند، به سادگی همچون رسانههای بین المللی و خارجی بگذرند.
جدای از اینکه رسانههای افغانستانی از چه فارمتی برای فعالیتشان استفاده میکند، امر مهم این است که فعالیتشان را در دو سوی متمرکز سازند. از یکسو ارتباطشان را با متن جامعهی افغانستان وسعت بخشیده و به انتقال وقایع و پوشش عمومی تحولات و اخبار و قضایا بپردازند و در یک نظم منطقی و علمی، به صورت هماهنگ به تغذیهی جامعه از لحاظ اطلاعاتی مبادرت ورزند و از سوی دیگر به ایجاد رابطه با افکار عمومی مردم کشورهای دیگر در رابطه با وقایع افغانستان کمک کنند. فعالیت در این دو عرصه نقش رسانه ها را به عنوان عوامل تاریخی در این مقطع بسیار حساس برجسته میسازد.
سخن آخر اینکه هیچ فعال رسانهی به لحاظ اخلاقی و مسوولیتهای انسانی خود حق ندارد پیرو برخورد رسانههای خارجی و بینالمللی بیاعتنا از کنار مردم افغانستان بگذرد. هر فعال رسانهی قبل از اینکه به نقش خود نسبت به عرصهی کاری خود فکر کند، لازم است به تعلق خود نسبت به مردمی که متاسفانه جهان به شکل بسیار بیرحمانهی در برابر تروریزم تنهایشان گذاشته بیاندیشد. امروز سیاستمداران افغانستان نقش بسیار کمی در تغییر نگرش جهان نسبت به افغانستان و وقایع دردناک جاری در این کشور دارند، اما رسانه ها میتوانند به حکم خصوصیت و حوزهی کاری شان خلا موجود در انعکاس حوادث و اخبار را پر کنند. ما در جایی از تاریخ قرار داریم که هر فعال رسانهی یک مبارز به تمام معنا نسبت به مردم خود دانسته میشود. این مبارزه در حوزه رسانه از حساسیت بسیار زیادی برخوردار است.
صدای مردم خود باشیم. عامل افشای جنایات تروریزم علیه مردم خود باشیم.
مدیر مسوول

